يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

يك پايان خوب

( Monday, June 18, 2007 .. news off-topic )

همه ما از داستانهايي كه پايانشان خوب است بيشتر خرسند مي شويم. ديشب در ورزشگاه اختصاصي اش در اسپانيا، تيم فوتبال رئال مادريد (Real Madrid) جشني بزرگ و پرشكوه برگزار كرد. جمعيت علامت هاي سفيد و براقشان را تكان مي دادند و درميان انوار رنگي سكوهاي برنابئو فرياد سر مي دادند. نورپردازي خيره كننده استاديوم مركز زمين را به سن پر رمز و راز تئاتر تبديل كرده بود: در ميان روشنايي و تاريكي، بكهام رائول را در آغوش گرفت، و كاپلو براي نخستين بار خنديد.

يك سال يا شايد دو سال پيش بود كه دو آرزوي كوچك به سر داشتم هر بار به ليگ اسپانيا فكر مي كردم: آن باشگاه را به دست من بدهيد! تا صاحبان بي فكرش را رام كنم و به تيم فروريخته اميد دهم. رئال مادريد نه فقط مديريت فني واقعي احتياج داشت، بلكه من به روشني مي ديدم كه زندگي بازيگران ميدان افسرده و پرتنش است. و اين تمام جلال آن مردان را خورده بود.

نه فقط امروز پس از پنج سال يك جام قهرماني به رئال مي رسد، بلكه پايان داستان دو بازيكن محبوب من در فوتبال به همان خوبي است كه حقشان بود، و يك پايان خوب طلب مي كرد. خداحافظ روبرتو كارلوس، خداحافظ ديويد بكهام.


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button