يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

در چند نفر از قلم مي افتد؟

( Saturday, March 17, 2007 .. off-topic society )

امروز چند فيلم بسيار زيبا ديدم. يكي از آنها، با بازي بازيگر محبوب من رادا ميشل، فيلم موتسارت و نهنگ بود. فيلم درباره مرد جوانيه با علايم اَسپرژر (Asperger Syndrome) --يك جور اوتيزم. او توانايي غيرطبيعي در كار با اعداد داره (داستين هافمن در مرد باراني رو به ياد داريد؟) مرد جوان مركزي رو براي جمع كردن افراد مانند خودش درست كرده كه به جايي وابسته نيست. يك روز يك فرد جديد در اينجا نام نويسي مي كند. زن جواني كه اوتيزم او در وضعيت مشابه اين مرده. زن پرشور، نقاش، آرايشگر و علاقه مند به زندگي و فعاليت و جسوره، و حيوانات رو دوست داره. مرد جوان هم خانه اي انبوه از روزنامه ها و كتاب ها و پرنده هايي كه به اين طرف و آن طرف پرواز مي كنند داره. توجه آنها به هم جلب ميشه. ديدن تلاش آنها براي زندگي كردن با هم بسيار دوست داشتني است.

مي دونيد اوتيزم (Autism) چيه؟ روانشناسان اوتيزم را، كه بويژه از قبل از سه سالگي ظاهر ميشه، وضعيتي توصيف مي كنند كه در آن فرد در اندازه اي از واقعيات دست مي كشد و بويژه علايمي مانند واكنش اجتماعي به شدت محدود به ديگر افراد، الگوهاي رفتاري محدود و گاهي توسعه ي غيرطبيعي گفتار دارد.

حالا من نشستم و دوباره خاطراتم از دوران كودكي تا همين يك دقيقه ي پيش رو بخاطر مي آورم. حساسيتي كه به شكل به هم ريختگي اتاقم داشتم، كه بايد همه چيز همانطور كه من در اتاقم روي زمين پخش مي كردم دست نخورده مي ماند. و خاطرات بسيار ديگري كه من، نه با ساده لوحي، درباره ي آنها فكر مي كنم. خاطراتي و خيالاتي كه هرازگاهي جلوي چشمان من رژه مي روند.

دوستان من مي دانند حافظه ي من درباره نگاهداري اسم ها چه وضعي دارد. من ممكن است بارها و بارها يك نفر را ملاقات كنم و اسمش را بپرسم، اما هرگز اسمش را به خاطر نسپارم.

يك روز در ابتداي كلاس روش تحقيق، استاد از من --كه مي دانست من در همكاري با سازمان هاي معتبري مدير تهيه گزارش ها و تحقيقات اوليه و سازماندهي بودم-- و يك نفر ديگر خواست تا از كلاس بيرون برويم، تا بوفه جداي از همديگر حركت كنيم و دوباره بازگرديم. ما ايده اي نداشتيم براي چه اين كار را مي كند. وقتي برگشتيم از ما خواست تا گزارشي از اين سفر كوتاه بنويسيم و سپس آنرا براي كلاس بخوانيم. من نوشتم كه عده اي در اطراف در حياط نشسته بودند. استادي را از دور ديده بودم. و در راه بازگشت گربه اي را ديدم كه لنگ مي زد. زخمي بر پاي چپ جلوييش بود كه به نظر مي رسيد يك هفته اي از پيش آمدنش گذشته و من گربه را رنجور ديدم.... توضيح مفصلي از شرايط گربه نوشته بودم و خواندم. من هيچ چيزي را كه به ياد داشتم از قلم نينداختم. نفر ديگري كه البته، بر خلاف پيشنهاد استاد، با هم مسير را رفته بوديم، نوشته بود، علاوه بر همه چيز، كه "ما" ايستاديم و با تعدادي از بچه هاي همين كلاس، كه داشتند دير به سر كلاس مي آمدند، سلام كرديم، و "ما" چيزهاي ديگري ديديم كه من به ياد نداشتم. وقتي استاد پرسيد، گفتم حتما همين طور است اما من چيزي به خاطر ندارم. بچه هايي كه سر راه ديده بوديم مي گفتند ما ايستاديم، دست داديم و سلام كرديم. من هيچ چيز به ياد نداشتم.

اما چگونه اينگونه مي شود، ترجيح مي دهم سازو كارهاي ذهني ام را يك راز نگاه دارم!

در خاطراتتان بگرديد درحالي كه علايم وضعيت هايي مانند شيزوفرني (اسكيتسافرينيا،) پارانوا، اوتيزم و مانند آنها را مي دانيد. چقدر احتمال دارد هنگام جستجوي خاطرات ساليانتان، علايم مشابهي ببينيد؟ من تقلاي خودم با شيوزفرني و اوتيزم را گاهي تصور كرده ام. و جالب تر از آن براي من روش بررسي ذهني ام روي آنها است. اوتيستيك ها، به زبان عاميانه، در بعضي چيزها ممكن است به شكل قابل توجهي خوب باشند. و من در چيز بسيار خوبي خوب هستم! اما من كه اوتيستيك نيستم. هستم!؟ :)

در هر حال اگر بررسي تاريخي زندگي تان الگوهايي مانند علايم آن شرايط را دارد و يا فقط اگر احساس مي كنيد دچار مشكلي هستيد با يك مركز روانكاوي يا روانپزشكي تماس بگيريد. لازم نيست حتما اداي ميمون در آوريد يا مطلقا اسمتان را فراموش كنيد تا مشورت با يك متخصص مفيد به نظر برسد. از مراكز ارزاني كه سازمان يا دانشگاهتان در اختيار مي گذارد استفاده كنيد يا به يك كلينيك برويد. به نظر اطرافيان هم توجه كنيد.

اين وضعيت ها فراوانند. مثلا جابجا كردن ناآگاهانه ي حروف يك واژه، هنگام گفتگو يا نوشتن، يا انواع mania ها (به اصطلاح غير علمي،) مثلا Kleptomania. گاهي فردي كه در اين وضعيت ها است بهتر است خودش و پزشكش از اين وضعيت آگاه باشند. اما در وضعيت اجتماعي و شهري ما در ايران چه تعداد از اين وضعيت هاي افراد تشخيص داده نشده باقي مي ماند؟

**

با وجود خاطراتي كه نوشتم و تصوراتي كه داشتم من به هيچكدام از آن نارسايي ها يا شرايط مبتلا نيستم.

مطالعه ي بيشتر:
علايم و توضيحات درباره موثرترين نارسايي ها و وضعيت هاي رواني در منبع زير براي مردم عادي نوشته شده است (به زبان انگليسي:)
NIMH: Mental Health Topics
تعداد بيشتري از مسايل با ديدي عمومي تر اينجا است (به زبان انگليسي:)
Mental Health America: get info


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button