يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

( Monday, March 05, 2007 .. off-topic )

در سالن دل انگيز جنوبي خانه پشت ميز ناهارخوري نشسته ام. سمت جنوب سالن رو به آفتاب و تمام از [پنجره هاي تمام قد] شيشه است. فضاي دلچسب اينجا غرق نور است. چندروزي است كه ماشين هاي يك عمليات ساختماني هرازگاهي سر و صدا مي كنند، اما الان اصلا متوجه آنها نمي شوم. من بي دغدغه در حال صرف ناهار هستم. با خودم فكر مي كنم مدتي است سر فرصت موسيقي كلاسيك گوش نكرده ام. اين فضا چقدر سازگار با پيرو ليونر شوئنبرگ است. برايم عجيب است كه چرا محيط روشن و سرحال سالن مرا به ياد فضاي آثار ريشتر و خود هنرمند مي اندازد.

با استفاده از اين آرامش بيشتر طول صرف ناهار ايده هايم را بررسي مي كنم. سعي مي كنم آنها را روشن تر كنم. بويژه درباره روش هاي سازماندهي بزرگتر و روش كار شخصي ام فكر مي كنم.

دو زخم كوچكي كه ديروز در دهانم ظاهر شده بود، امروز چندان در خوردن قيمه و ترشي خانگي خوشمزه مزاحمت درست نمي كنند. من هم امروز، بدون اينكه براي سوزش زخم ها حركت يا ناله اي غير ارادي سردهم، غذايم را تمام مي كنم. يك شربت غليظ شيرين شيرين همه لذت اين زمان را تكميل مي كند.


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button