يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

community development

( Friday, February 20, 2009 .. plan society )

رابطه والد و فرزند براي من بسيار اعجاب انگيز است. همه نگاه مراقب و نگران كه به دنبال هر حركت كودك مي دود، و هر حركتش در زندگي. گاهي فكر مي كنم آيا قديم ها اين رابطه اعجاب اگيز تر بود. آن قديم تر هايي كه يك جامعه، قبيله يا ساكنين يك دهكده مثل يك خانواده بزرگ بودند و نگاه هاي نگران و مراقب يا همراهي و همياري نه فقط ميان اعضاي خانواده بلكه به ضرورت و ناچار ميان اعضاي اين جمع بود. مثل خانواده ي امروزي موفقيت اعضاي آن بويژه بستگي داشت به اينكه خانواده موفق و سالم باشد. و موفقيت آن واقعا ربطي به سيستم حاكم روابط اجتماعي ندارد. نمونه اي از هر مدل سيستم (قبيله اي، فردگرا) مي تواند موفق بشود و يا نه.

ويژگي سكونت گاه هاي گذشته چه بود كه اجتماع آنطور بود كه بود؟ چه امكاني هنوز فراهم نشده بود كه فرصت نمي داد خانواده ها زندگي كاملا مجزا و مستقل و منفرد و بيگانه از حال يكديگر را بگذرانند؟ رسانه ها، تامين اجتماعي، آموزش عمومي يا نيروي انتظامي؟ اين نهادهاي جديد هستند كه كاركردهاي سابق را در طرحي نوين از روابط و مكانيزم ها فراهم مي كنند. و اگر ما نقش ها و روش هاي سابق را از ميانمان برداشته ايم بهتر است اميدوار باشيم اين طرح نو با نهادها و مكانيزم هاي جديدش آماده كار است. من اما نگرانم كه ايران در ميان اين دو رها است. و ايران يعني ايراني متوسط. يعني نه خانواده، بازار، پدرسالاري و غيره به روش سابق كار مي كنند و نه وظايف و نقش آنها حالا بي مشكل به نهادها و مكانيزم هاي جديد منتقل شده است. پس روابط اجتماعي و اقتصادي براي پيشبرد اهداف خود از غيبت مكانيزم هاي مناسب رنج مي برد.

مطمئنا نظر يك كارشناس درباره بافت اجتماعي غالب و نحوه عملكرد آن بسيار درست تر از حدس من خواهد بود اما به گمانم در نظر نهايي اش مبني بر رشد ناقص سامانه اجتماعي (در هر تيپ اجتماعي با جمعيت به اندازه كافي بزرگ) با من موافق باشد. اينكه چه روش برخوردي پيشنهاد مي شود احتمالا موضوع نظر كساني مثل شادي است كه تخصصي و تجربي در حيطه "community development" كار مي كنند.


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button