unlearn
داشتم يك مجله ي كتاب براي بچه ها1 را مي خواندم و مقاله ي خوبي بود از منتقد اصلي مجله كه هميشه نقد كتب علمي كودكان را بر عهده داشته است. در اين مقاله او با آوردن مثال هايي ايرادات كتاب هاي علمي را دسته بندي ساده كرده بود. در پايان هم درخواستي داشت كه مدتي است موضوع آن ذهن من را مشغول كرده است: از توليد كنندگان مواد آموزشي مي خواست در توليدشان وسواس به خرج دهند، تا نتيجه ي استفاده ي كودك آموزشي نباشد كه زمان و هزينه بايد صرف بازآموزي و يا حذف دانسته هاي آن شود.
از مسير كودكي تا سالخوردگي مردم، بويژه آنهايي كه با مردم قدرتمند (مال، ادب، فرهنگ) رابطه ندارند، اگر آنچه بايد از سهم پيشرفت بشري فرابگيرند را فرا بگيرند، تازه ممكن است نادرست، گمراه كننده و يا كاملا تخريب كننده فراگرفته باشند. براي اين نواقص علمي زماني در آينده، اگر هرگز اين فرصت پيش بيايد بايد صرف بازآموزي و حذف دانسته ها و تصورات غلط شود؛ unlearning.
(1) Books for Keeps
■