آواز روي ريل هاي راه آهن
خواندن شرح يك عكاس آلماني از تظاهرات جمعيتي از مردم و خشونت پليس دربرابر آن برايم جالب بود. متن زير ترجمه ي اين شرح او است.پليس ضد شورش آماده است تا مردم را از خط آهن دور كند. همانطور كه [در عكس] مي بينيد بيشتر آنها نقاب زده اند و راهي براي شناسايي آنها نيست. حتي با عكس هاي تمام رخ آنها، دادگاه ها اغلب مي گويند كه از شناسايي فرد ناتوانند.
■
اين واحد ويژه BFE نام دارد --Beweis und FestnahmeEinheit؛ واحد اثبات و دستگيري،-- و آنچه هنگام دستگيري مردم مي گذرد را مستندسازي مي كند. آنها به خشونت ويژه مشهورند. با اين همه فردي كه در آن وسط ايستاده است، بدون نقاب، در حفيفت مردي خوب بود كه بسياري از مردم را، مودبانه ترغيب مي كرد تا ريل را ترك كنند بدون آنكه آنها را از آنجا به [زور] ببرند.
پليس هاي ديگر به يك زن، كه رايگان به جمعيتي كمك مي كرد كه نمي توانستند با وحشيگري پليس كنار بيايند، حمله كردند. او، پس از اينكه 5 سواركار پليس صاف از ميان جمعيت تجمع كننده در ميان جنگل نزديك رانده بودند و جمعيت را مجروح كرده بودند، درخواست كرده بود با سرگروه پليس صحبت بكند. يك پليس زن به اين زن حمله كرده بود. اين همان پليسي بود كه زانويش را به گردن يك زن جوان باردار فشار داده بود كه كنار ريل مي نشست --حتي پس از اينكه به پليس زن بارها يادآوري شده بود كه زن جوان باردار است و اگر او رهايش كند محل را ترك مي كند. همين امسال 146 نفر به علت وحشيگري پليس به درمان سرپايي نيازمند شدند.
اين عكس ها هنگام جابجايي زباله هاي هسته اي از فرانسه به آلمان --مسير لاهه به گورلبن (Gorleben)-- برداشته شده اند. همانطور كه ممكن است بدانيد، ما هنوز انبوهي از نيروگاه هاي هسته اي داريم كه بيشتر آنها از كار افتاده اند. زباله ها هر ساله جابجا مي شود (CASTOR-transport،) و هر سال مردم بر عليه آن تظاهرات مي كنند تا نشان دهند ايده ي انرژي هسته اي را دوست ندارند. تظاهرات هرچه جابجايي نزديك تر مي شود شلوغ تر مي شود. در هنگام جابجايي چندين اردوگاه در اين جا در شمال آلمان هست كه كالاهاي مورد نياز در آنها است. مردم خيلي ياري دهنده هستند؛ شما تقريبا هرچه احتياج داريد به رايگان از اردو مي گيريد --البته شما مي توانيد براي اردوگاه اهدا هم بكنيد!-- و بيشتر مردمي هم كه در آن منطقه زندگي مي كنند به شما كمك مي كنند، حتي در طول شب. موانع انساني از بيشتر از 300 نفر روي ريل ها ساخته شد امسال. البته اين قانوني نيست اما بيشتر مواقع بوسيله پليس فقط از روي ريل جابجا مي شويد. عده اي حتي خودشان را به ريل زنجير مي كنند كه بايد با دقت انجام شود؛ در سال 2004 دانشجوي فرانسوي، سبستيان بريت (Sébastien Briat) بيست و سه ساله كشته شد زيرا قطار به موقع متوقف نشد. او نخستين قرباني در 15 سال بود. محموله بايد 20 كيلومتر در راه برود؛ مسيري كه از موانع پر شده است. پليس اغلب پر شمار است و هرچه محموله نزديك تر مي شود بيشتر احتمال دارد كه شما را ضرب و شتم كنند تا شما را از سر راه كنار ببرند. با اين همه هر سال مردم بيشتري مي آيند. و تظاهرات ضد هسته اي پرطرفدارتر مي شود و جوانان به آن مي پيوندند!
من اين عكس را از روي يك تپه، كه خط آهن روي ان است، برداشتم. 20 نفر روي خطوط نشسته اند. 300 نفر در جنگل هستند و از اين عده پشتيباني مي كنند و 50 نفر هم روي خود تپه كه پليس سعي كرد آنها را پايين بياورد؛ اين يك هرج و مرج كامل بود و بسياري از پليس ها خودشان سقوط كردند. پس از مدتي جمعيت روي تپه نشستند كه كار پليس را مشكل كرد. اين زماني است كه من عكس را گرفتم.
اين تظاهركنندگان عاري از خشونت بودند. بيشتر تظاهرات ها بدور از خشونت است. در خود همين مكان هيچ تظاهركننده اي چيزي به سوي پليس ها پرتاب نكرد يا به آنها حمله نكرد. ما در جنگل ايستاديم و آواز مي خوانديم و شعار سر مي داديم. ديگران روي خطوط، يا روي تپه در مسير آن، نشسته بودند.
پليسي كه نقاب نداشت، همانطور كه نوشتم، مردي واقعا خوب بود. مردمي مثل او به من اميد مي دهند كه چيزها به آرامي در حال تغيير هستند و اينكه پليس پر از كساني نيست كه پليسند تا ديگران را كتك بزنند، بلكه حتما دليل قانوني براي اين كار مي خواهند. او به هيچ كس دست هم نزند. تمام آنچه استفاده مي كرد زبان بود و آن هم بدون هيچ توهين. من واقعا تحت تاثير قرار گرفتم.