يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

توتاليتر عليه ديگران

( Friday, July 27, 2007 .. media society )

پاپيون بعد از ناهار سنگين امروز ترجيح داد شام املت بخورد. به آشپزخانه مي رود و گوجه ها را مي گذارد كمي سرخ شوند. باز مي گردد و در سالن، تلويزيون نقره اي رنگ را كه در عرض سالن است روشن مي كند. روي نيمكت چوبي صاف آنطرف، روبروي تلويزيون مي نشيند. مردي با موهاي كم پشت بالاي سر، و كت و شلوار تيره، بالاي سن و پشت ميزي نشسته است و درباره ي كاستي و اهميت تئوري در ايران اسلامي مي گويد. به فواصلي دست هايش را، براي قوت زبانش، مي كشد و به اين طرف و آن طرف بالا مي برد. چهره مرد آشنا است؛ او را بارها در مصاحبه ها و سخنراني ها در تلويزيون ديده است كه براي جمهوري اسلامي پر حرفي مي كند. سخنران براي مخاطباني كه روشن است افسران عاليرتبه ي ارتش هستند، و حداقل يك نفر از نيروي دريايي با فرم سفيدش به چشم مي آيد، مي گويد چطور انقلاب ها دچار فساد مي شوند: انقلابيون فاسد مي شوند، --و الجزاير و فلسطين را مثال مي زند،-- يا فلان مي شود يا بيسار مي شود و يا ضعف تئوري و علمي انقلاب را دچار مشكل مي كند. اين به سرعت تمام رويداد ها در حيطه هاي مختلف علمي و آموزشي و پروپاگانداي دولت را به ياد پاپيون مي آورد. هر روز ديد روشن تري پيدا مي كند كه چطور برنامه هاي مختلف برجسته ي حكومت در حوزه ي هنر و تبليغات تا سيستم آموزشي و غيره مطابق با ايده هاي يك نقشه و يا يك سيستم اجرا مي شود، كاملا هدفمند و قطعا فاجعه بار.

تصميم مي گيرد تلويزيون را روشن نگه دارد. به آشپزخانه مي رود و تخم مرغ ها را مي شكند. غذا را به سالن مي آورد و روي نيمكت مي گذارد. سپس به اتاقش مي رود و با موبايلش ور مي رود. به سالن باز مي گردد. سخنران تلويزيوني درباره ي علم مي گويد كه بايد اسلامي و اقلابي باشد، كه در بسياري از انقلاب ها انقلابيون خودشان مدتي پس از آن ضد انقلاب شده اند. چه كسي نمي فهمد كه او انگ ضد انقلابي را براي همه ي اصلاح طلبان نگه داشته است؟ دوربين روي يكي از حاضرين زوم مي كند كه يادداشتي در دست دارد و وانمود مي كند كه مشغول يادداشت برداشتن است. يعني يادشان نمي رود رديف هاي جلو بنشينند و كاغذ بزرگي با خودشان بياورند تا روي پايشان بگذارند؛ مناسب نيست كم توجه به نظر برسند.

سخنران، كمابيش در يقه اش فرو رفته: "بايد فرق بين اقتصاد ما و اقتصاد ليبرال و امپرياليستي معلوم باشد." كمي حديث مي خواند به عربي متوسط الحالي و تاكيد مي كند حقوق و اخلاق و اقتصاد و كوفت ما بايد بر پايه اين باشد، و اين يعني علم و "اين يعني علوم انساني." اين يعني علوم انساني. اين يعني زاهدي، وزير علوم، كه مي خواست علوم انساني ايران را با سركار آورد دو جنازه در دو دانشگاه بزرگ تهران "درست" كند چندان خلاقيتي به خرج نداده بود.

اين مرد سخنران، علاوه بر همه ديگر شخصيت هاي پر رفت و آمد در برنامه هاي سياسي تلويزيوني امسال، نقش آقاي قرائتي را براي نيازهاي جديد حكومت ايفا مي كند. سال ها قرائتي هر هفته در تلويزيون نمايش اختصاصي خودش را داشت. حالا اين سخنران بالاي منبر مي رود و اين بار مخاطبي جدي تر و موضوعاتي پر جلوه تر را خطاب قرار مي دهد؛ موضوعاتي كه پيگيري مي شوند، موضوعاتي كه پذيرفته مي شوند، موضوعاتي كه سرسپرده دارند، تا مطمئن شوند هر ايراني طوري فكر مي كند كه آنها مي گويند، و كاري مي كند كه آنها اجازه مي دهند، در جايي هست كه آنها مي خواهند، و ثروتش هم.


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button