جنبش زنان و دموكراسي خواهي (1)
ديروز عصر، يك نشست در دفتر ادوار برگزار شد تا چهار نفر از تيپ هاي مختلف درگير با مسائل زنان سخنراني كنند: عباسقلي زاده، فاطمه صادقي، فريده ماشيني، مرتاضي. من از اين جلسه يادداشت هاي بسياري برداشتم و ايده هاي مختلفي را بررسي كردم. بويژه خيلي خوشحال بودم كه فاطمه صادقي از سخنرانان بود، و اگرچه مي خواستم نظرات فريده ماشيني را بشنوم، كه با جريان سهميه بندي جنسيتي به نامش برخورده بودم، در پايان سخنانش من هيچ اميدي به او نديدم. چرا؟
اين نشست پس از مخالف دقيقه ي نود معاونت سياسي- امنيتي استانداري تهران در پذيرفتن درخواست دفتر تحكيم وحدت براي برگزاري تجمعي در بيست و دوم خرداد ماه با عنوان "زن و آزادي" برگزار شد.
محبوبه عباسقلي زاده
خانم عباسقلي زاده، پيشتر توجه مرا هنگامي جلب كرده بود كه او را هويتي تاثير گذار در شكل گيري منشور زنان ديده بودم. امروز قرار بود آينده ي جنبش زنان را بررسي كند، در عوض او پس از اينكه روشن اعلام كرد كه آينده ي جنبش زنان تنها به معني مسيري كه ناخودآگاه به سوي آن مي رود است، از اين ديدگاه استفاده كرد تا نشان دهد بسياري از برچسب هاي سياسي كه ممكن است به فعالين مسائل زنان زده شود صادق نيست. راديكاليسم آنها هم بر اساس، مثلا، ليبرال بودن نيست، و حاصل دوري يا نزديكي اين افراد به گوشه هاي طيف فعاليت است. طيفي كه در يك طرف آن فعاليت هاي پراكنده، لابي كم اثر و مانند آن --به زعم من؛ اين طيف را روشن توضيح نداد-- و در كناره ي ديگر حركات راديكال جاي گرفته است. يعني در ايران امروز فمينيست مسلمان، فمنيست سوسيال، فمنيست اصلاح طلب و مانند آن نه بر اساس تفكر نظري، مثل سوسيال دموكراسي، بلكه در پي خواسته هايي هستند كه، در منظره ي عمومي امروز، تغيير قوانين حقوقي است. اين جهت گيري حاصل طبيعي امكانات و شرايط است. به همين دليل جنبش زنان در ايران از فمنيسيم محيط زيست، فمنيسم براي تغيير سياسي، فمنيسم حول موضوع جهاني سازي و مانند آن متمايز است. او اعلام كرد مشروعيت فعاليت هاي همه ي گروه ها در ايران، شامل اسلامي و غير اسلامي، در عرصه ي عمومي، از حقوق بشر است، يا مي تواند انتخاب شود.1عباسقلي زاده سپس دغدغه اي واقعي را شجاعانه با ما در ميان مي گذارد. او معتقد است سهميه بندي جنسيتي تفاوتي از هويت دستورات طالبان ندارد. امروز پس از رفتن طالبان زنان اين كشور فرصت ورود به دولت را دارند و قوانين هم به زنان توجه مي كند. اين مثالي بود كه او پس از بيان نكته ي اصلي اش آورد: تا امروز در ايران جنبش زنان نهادينه نشده است --نه در هيبت سازمان هاي غير دولتي كه سركوب نشده باشند و نه در داخل دولت-- و جنبش زنان بايد براي فرصت يا اجبار نهادينه شدن خواسته هاي حقوقي زنان ايراني --بويژه هنگام تغيير حكومت،-- آماده باشد. راه حل او منشوري است كه كمپين يك ميليون امضا گردآوري آنرا آغاز كرده است، تا در آن هر گروه كه عقايد ويژه ي گروه ديگر را رد مي كند، اين بار اصول مورد توافقشان را با هم در ميان بگذارند.
(1)
موضع شبه علمي مسلمانان ايراني در برابر حقوق بشر را شايد بشود در نظرات افرادي مانند حجت الاسلام والمسلمين واعظي پيدا كرد. از او اشاراتي در اين باره را در نشستي كه از سوي يكي از مجلات برگزار شده بود، --به ياد ندارم الان كدام،-- و در آن با افرادي مانند دكتر ريخته گران درباره ي هرمنوتيك صحبت مي كرد، ديدم. ■