دنياي تهديدآميز اينترنت ايران توتاليتر
طي سال هاي گذشته طرح هاي دولتي مختلفي كه هركدام به شكلي با ارتباطات جديد، يعني اينترنت، در ارتباط بوده اند در ايران مطرح شده است. بعضي از اين طرح ها هنگاميكه دانشگاه شريف در اجراي آنها سهيم بوده يا خودش آنها را مستقل طراحي كرده، مانند لاتك فارسي، استانداردسازي زبان فارسي در يونيكد و غيره اغلب ارزشمند بوده است. با اين همه بيشتر طرح هايي، حتي با حضور دانشگاه شريف، مانند تكفا، دولت الكترونيكي، دانشگاه هاي مجازي و سيستم عامل ملي طرح هايي هستند بدون گذشته و آينده ي معلوم. گاهي اين طرح ها در همان مجلسي محل بررسي است كه نمايندگانش در خطابه ي منفي* شهره اند و فرق يونيكس را با لنگه كفش نمي دانند. بيشتر اسامي كه به عنوان "استاد دانشگاه" در رسانه هاي دولتي آدم حساب مي شوند هم همين وضع را دارند --مثل "آقاي دكتر جلالي" از دانشگاه علم و صنعت.
اما اوضاع بويژه وقتي مرا نگران مي كند كه بسياري از ايده ها و هزينه هاي هنگفت خرج شده براي آنها كمك به توتاليترينيزم است، يا لااقل اين تصور من است. گرچه در سيستم توتاليتر هيچ امكان طبيعي براي برنامه هايي مانند No software patents 1 2 نيست، اما شايد حداقلي از پيگيري ممكن باشد. فكر اينكه در چند سال آينده به خودمان بياييم و در بند ارتباطاتي باز هم محدودتر قراربگيريم ترسناك است. شايد نتوانيم تصويري سياه تر از آنچه امروز در محدوديت رسانه اي و كنترل ارتباطات عمومي در ايران مي گذرد را تصور كنيم. اما دولتي كه كافي شاپ ها را مي بندد تا مردم كنار هم ننشينند و آزادانه صحبت نكنند، از هيچ كوششي براي كنترل كامل بر ارتباطات اينترنتي دريغ نخواهد كرد.
شايد يك راه حل اين باشد كه گروهي تشكيل دهيم براي پيگيري دقيق و منظم تمام قوانين، طرح ها و لوايحي كه به هر شكلي ارتباطات شبكه هاي كامپيوتري را تحت تاثير قرار مي دهد. بدون چنين دانش تاريخي امكان اعتراض و مقابله با قوانين مشكل ساز را نخواهيم داشت.
*تركيب من در آوردي: يعني بي ربط ترين، غير منطقي ترين و خنده دارترين جملاتي كه بيان مي شود و اغلب از علايم توسعه نيافتگي شعور است.
■