"احمدي مچكريم!"
احمدي نژاد در شيراز
سري دوم مجموعه ي سينما چهار كه از تلويزيون پخش شد من بسيار خوشحال شدم. گرچه براي ديدن فيلم، با سانسورهاي فراوان، خيلي جذاب نبود، اما هنوز برنامه ي خوبي بود كه من را با بسياري از فيلم ها آشنا مي كرد. اما با شروع سري سوم مجموعه همه چيز تغيير كرده بود. مسئولين سازمان با فهميدن اينكه برنامه يي پرمخاطب است بسيار روي آن تمركز كردند. نتيجه اين بود كه نه فقط فيلم ها چنان دوبله و تدوين شده بودند كه گويي فيلمنامه بازنويسي شده باشد، بلكه يك يا هر دو نفر منتقدي كه پس از فيلم به بررسي آن مي نشستند، اين بار فقط پول گرفته بودند تا شعارهاي سياسي بدهند و توجيهات ضد-غربي و ضد-صهيونيزم ارايه دهند. يك يا هر دو نفر منتقدان سينما چهار مترسك هايي هستند كه بايد ايده هاي سياسي و فرهنگي قدرت در ايران را رنگ و لعاب حقيقت بزنند.
پخش زنده ي سخنراني رييس جمهور احمدي نژاد در شيراز را تماشا مي كنم. به اين نقل قول هايم توجه كنيد: "دست به دست هم بدهيم، وجب به وجب ايران را بسازيم،" "قله هاي عزت جهاني را فتح كنيم،" "ايران سرزمين مهر است،" "ما تمام بشريت را دوست داريم." انگار نه انگار همين چند هفته پيش بود فرياد مي زد "اگر بروند اجدادشان را از جهنم بياورند..." و ديگر فحش و ناسزاهايي كه در مقام رياست جمهوري و در ملا عام نثار ملت هاي جهان مي كرد. و اگر ما نخواهيم "با شتاب" "قله هاي عزت جهاني را فتح كنيم،" چه كسي را بايد ببينيم؟ به نظر مي رسد، بويژه پس از پيام ويژه رهبري، "وحدت ملي، انسجام اسلامي،" به خوبي روي احمدي نژاد كار شده است.
سخنراني احمدي كه تمام مي شود دو دستش را در هم گره مي كند و بالاي سر تكان مي دهد و به كنار مي رود. مردم كه انگار كم سوت و كف و صلوات هاي ساختگي مي دادند در طول سخنراني اش در حال تشويق اويند. مردي جوان، با ريش و چفيه، به پشت تريبون مي آيد و با آهنگ مي گويند "احمدي مچكريم، احمدي مچكريم.." و مردم شروع به تكرار مي كنند كه تلويزيون به سراغ برنامه ي بعد مي رود. ■