خواهش مي كنم، خانم ها، آقايان.
بخاطر نمي آورم تجربه اي از فعاليت جنبش زنان در كشورهايي در وضعيت ايران را بررسي كرده باشم. وضعيت ايران يعني حضور دين، در مقايسه با جنبش هاي ديگر زنان در كشورهايي كه دينشان زنان را محدود نمي كنند، در فشار بر زناني كه در كشورشان، هم ناداني ها، و هم تعصبات، قداست داده شده اند. بنيادگرايي در ايران در اقليت است. دلم مي خواست آنهايي را خطاب قرار دهم كه من به كمكشان احتياج ندارم اما بدون آنها، بدون توجه آنها اين تكه ي جامعه ي بشري هرگز تصحيح نمي شود، به هر شكل...
تجربه ها محدودند، بايد پيوسته مطالعه كنيم. فردا صبح يكشنبه، ساعت هشت، بخشي از فعالين جنبش زنان ايران در مقابل دادگاه انقلاب در خيابان شريعتي، ابتداي معلم تجمع مي كنند.
[link]
من و آنها به نظر مي رسد يكسان فكر مي كنيم؛ كه دولت (يعني حكومت) در حال محدود كردن سيستماتيك زنان است. همان اتفاقي كه طالبان آي اس آي در آن زنان را برقع مي پوشاندند و داخل خانه نگاه مي داشتند. اين نظريه را بايد بعدتر بيشتر باز كنم.
***
مسلمان ها فقط به س*س فكر مي كنند
■