يادداشت هاي پاپيون/Papillon By Notes

حكومت مردم

( Friday, March 02, 2007 .. draft society )

به لطافت اين صحبت اكبر گنجي را كمي تغيير مي دهم كه گفته بود "اصولا هيچ حکومتی آينه‌ تمام نمای مردمی نيست که بر آنان حکم می‌راند." در حقيقت درباره حرف ها و گفتگوهاي بسيار عالي اكبر گنجي صحبت نمي كنم، كه درك درست او، و ديگراني مثل چامسكي، را نشان مي دهد. من به موضوع متفاوتي اشاره مي كنم.

حكومت ايران در شكل رفتارها به عنوان يك هويت به آنچه من آنرا ايراني تيپيكال مي نامم بسيار شبيه است. حتي فرآيند تغيير رفتارها به نظر من برابر با فرآيند تغيير رفتاري فرهنگي و اجتماعي دو نسل اخير ايراني است: نسلي كه در انقلاب حضور داشت و نسل پس از آن.

آيا شباهتي كه چامسكي در گفتگويش با گنجي در ميان روش هاي برخورد حكومت شاه و حكومت كنوني ايران نشان مي دهد، رابطه ي تاريخي دو حكومت است كه وجه مشرتكشان مردم آن هستند؟ اين بدين معني نيست كه من مسئوليت را از دوش حكومت برداشته بر دوش مردم مي گذارم. اما رابطه ي ميان آن عده اي كه امروز سوار بر آسودگي اتكاي به نفت در ايران حكمراني مي كنند با يك مغازه دار در خيابان اين است كه هر دو به شدت از دانش بشري محروم اند. و هيچ تجربه ي قابل توجهي در اختيارشان نيست.

در آشكار نيروهايي مانند ظريف، نماينده ي پيشين ايران در سازمان ملل و در پنهان نيروهايي مثلا در مركز مطالعات استراتژيك شايد افراد توانمند سياسي در ايران باشند، بدون توجه به خواست و اهداف شان. اما جامعه ي مدني نبودن ايران، عدم حضور زيربناي دموكراتيك، مرهون تجربه ناقص ايرانيان در تمام طول هزاران سال تمدنش است؛ مانند همان ايراني تيپيكال با وجود سن بسيارش دانش بسيار محدود و قابل دلسوزي دارد كه بيشتر از هر چيز ديگر مايه ي حفظ جانش بوده است. البته بويژه دانشجويان دوره هاي كارشناسي و ديگر نيروهاي غير متخصص ايراني هميشه دوست دارند از عظمت و پيشرفت ايران، حداقل در دوران گذشته، بگويند. اما با نگاه به دانش و فهم آنها از موضوع نبايد نظرات آنها را جدي گرفت.


بايگانی





This is a Blogger.Spreadfirefox Affiliate Button