امروز مقابل دادگاه انقلاب چه شد (2)
(1)
امروز با وجودي كه مايل بودم خانه بنشينم و كتاب هايم را مطالعه كنم، ناچار براي شركت در برنامه دانشكده ي مديريت از خانه بيرون رفتم. براي اينكه مي دانستم گزارش مناسبي از برنامه تهيه نخواهد شد و رفتم يك براي شنيدن حرف هاي فريده ماشيني و دوم سنجيدن بيشتر كميسيون زنان كه برنامه نتيجه ي تلاش هايش بود.
اما سه تن از اعضاي اين گروه به علاوه ي يكي از سخنرانان صبح دستگير شده بودند و به علاوه در برگزاري مراسم بعد از ظهر هم مشكلي پيش آمده بود.
با خودم فكر مي كنم و اخباري كه به من داده اند را مرور مي كنم. براي من عصر امروز چندان خوشايند نبود و به سختي خودم را سرگرم كردم. با وجود نگراني ام به يك تماس تلفني قناعت كردم. آنها زودتر از فردا آزاد نمي شوند.
(2)
چقدر فاصله است ميان آنها كه برنامه ريزي مي كنند، تا آنهايي كه به دنبال خيالاتشان ايده هاي اين ديگران را اجرا مي كنند؟ با جان و دل، بي سر و پاهايي مثل اعضاي كميسيون فرهنگي، مديران دانشگاه ها و نمايندگي رهبري در دانشگاه، راهنمايي و رانندگي و شايد حتي استشهاديون ذوق زده كه همه كار مي شود با آنها كرد؟
آيا نيرويي به اين سياهي وجود دارد؟ اگر استدلال كنيم كه هست آنوقت مي شود فاصله ي بين آن
با خودمان را از سفيدي و سياهي محض درآوريم و روابط را كشف كنيم. در هر حال يكي از فعاليت هاي موثر، قطع يا تضعيف بازوهاي اجرايي است.
■