حجاب در دانشگاه هنر
(1)
بيشتر بچه هاي موثر در حركت ها در دانشگاه هنر، كه پسر هم هستند، وقعي به مسئله حجاب، آزادي پوشش و تبعيض جنسي نمي گذارند.
(2)
اصولا پايه هاي تصميمات و فشارهاي درباره پوشش در دانشگاه هنرو تهران، كاملا اعتقادي است و ردپايي سياسي، به معني خاص كلمه، نمي توان در آن يافت. هنوز نمي توانم با اطمينان بگويم كه نهاد نمايندگي رهبري در دنشگاه ها برجسته ترين هويت تاثير گذار و پيگير است. در هر حال برخورد با اين فشار، كه بچه هاي سال اولي چندان متوجه ان نمي شوند، چون در گذشته نبوده اند، از جهت رسمي خلاف بودن يا اشتباه بودن آن در سطح يك دانشگاه منطق ندارد.
(3)
من فكر مي كنم به هر صورت واكنش نشادن دادن و حتي كنش درباره حجاب به هر شكل و در هر جايي بخشي از تلاش براي آزادي پوشش است. فشار است براي كسب آنچه حق است. و هميشه همه راه ها باز است براي پيگيري آنچه به آن اعتقاد داريد. زور الزاما شكل خشونت ندارد. تكنيك هاي فراواني هست.
(7)
سنيان و كردهاي سليمانيه عراق را ببينيد. اما هنوز آرزو نكنيد كه آمريكا حكومتي كه فقط تجربه اي بيست و هشت ساله دارد و از عقب مانده ترين و رشد نيافته ترين قبيله ها ساخته شده است را بر اندازد. از عسگراولادي تا مديرمسئول ليلي
(4)
بچه هاي دانشگاه (موثرين) فكر مي كنند از جرياني كه بزودي روي خواهد داد شايد براي فشار و اعتراض به مشكلات و ضعف هاي وحشتناك آموزشي و مديريت آموزشي استفاده شود. كاملا بي ربط است (به همان رويداد كه نمي دانيد)
■