گزارش از كمپين يك مليون امضا
مطلبي با عنوان خواستگاه نيز بزودي به عنوان مقدمه ي اين نوشته خواهم نوشت. اين نوشته در معرض تغيير و ويرايش است و اكنون در شكل چركنويس است.
اين يادداشت از فاصله اي دور، يعني از فاصله ي بيننده اي بيرون از كمپين، نوشته شده است. اگر فرصت نزديك تر شدن به كمپين برايم فراهم شود، رصدي دقيق تر را ارايه مي دهم.
منظر كنوني
اين بخش پيش از اين متن كلي و مستقل نوشته شد. اما براي اينكه نماينده نگاه چندي از افرادي كه برخورده ام به كمپين است، تا ويرايش بعدي به همين شكل رها مي كنم.كمپين يك مليون امضا يكي از عملي ترين اينگونه فعاليت ها تا كنون در ايران معاصر شايد باشد. با اين وجود از بسياري از كاستي هاي طبقات مختلف مردم ايراني ضعيف شده است. بيشتر اين كاستي ها از محروميت از مهارت هاي اجتماعي است. نخستين نشانه ي سستي آن با نگاه به خود بيانيه نمايان مي شود. با اينكه هدف كمپين كاملا واضح به نظر مي رسد، مهمترين بخش آن، كه طبق نامش براي جمع آوري امضا در پاي پتيشن است، متني است از مجموعه اي از مثال ها و يادآوري ها براي خواننده و در اصل مي توانست يك شبنامه باشد. شايد با توجه به گستردگي مخاطب، از زبان، و نه كاربرد، نوشته چشم پوشي كنيم. اما اين مشكل بيانيه نيست. مشكل آن گنگ بودن آن در خواسته هاي پتيشن است. آيا از منظر حقوقي "رفع تبعيض از زنان در كليه قوانين" با تمام مطالباتي كه كمپين تبليغ مي كند برابر است؟ براي چه متن پتيشن صراحتا تغييرات مطبوع را بيان نمي كند؟
از طرف ديگر از همان ابتدا كمپين خود را به تن فقه مي مالد. خانم غيرت درباره ي عدم تضاد اين تلاش با احكام شرع و علم و بزرگي فقهاي ايران سخن مي گويد. ديگر اعلام هاي اعضاي اصلي و پايگاه اينترنتي كمپين هم اشارات فراوان به نظرات مراجع، امكان فعاليت در بطن اسلام و عدم رويارويي با دين و بلكه همراهي با آن است. اين نمايش ها هم ممكن است تاكتيكي در كسب حمايت بخشي از بدنه ي حكومت باشد و يا مسامحه اي به دليل عدم اعتماد به نفس كمپين و ترس آن از برخورد حكومت. ياد مذهب فقط محدود به هسته كمپين نيست. در اخبار و يادداشت هاي فعالاني كه داوطلبانه به كمپين پيوسته اند، رويكرد ها و نگراني هاي مذهبي ديده مي شود.
اين ها همه نشان از پراكندگي و اغتشاش در تصميم گيري و جهت گيري كمپين دارد. جنبش يك مليون امضا به هر چه مي تواند آويزان مي شود. در تلاش براي عدم سقوط در گودال خشونت مستبدانه دولت تهران، يا رويكردي احساساتي براي "شلوغ" كردن اطرافش. در حالي كه هر دو اين دلايل موثر به نظر مي آيند، بويژه احساساتي عمل كردن اين جنبش مايه نگراني است. هجوم ناگهاني داوطلبين ذوق زده ي آن، به انبوهي از مردمي از طبقات متفاوت كه برپايه حفظياتشان و نه دانش به زندگي حركت مي كنند، خطر شكست ناحق كمپين را افزايش داده است.
نقطه عطف اين گونه فعاليت هاي نامتجانس كمپين براي برابري حقوق زنان، دعوت رسمي آن از اعضاي جبهه مشاركت در دي ماه بود. اينچنين به نظر مي رسد اين نظريه بيشتر تاييد مي شود كه در ايران اگر فعاليتي را شروع كنيد بايد در نهايت به درون حكومت بازگرديد. آيا جنبش زنان ايران تيري در سياهي انداخته است؟
جدا بودن نظريه از عمل
اين سناريو براي ايرانيان –و نيز جوانان غير ايراني-- بسياري آشناست. شما بيست سال داريد. در خانه اي زندگي مي كنيد كه بدون در نظر گرفتن فشارهاي خارجي، يعني خارج از خانه، بر اعضاي خانواده، از مردسالاري اجباري و ضعف عمومي زن خانه رنج مي برد. شما استقلال مالي نداريد و در رفت و آمدها و ارتباط هايتان از سوي پدر و يا مادر تحت فشار بسيار هستيد. راه حل اساسي، استقلال مالي و جابجايي به يك محل جديد براي زندگي است. اما تا آن زمان مي توانيد درباره ي فشارهايي كه به شما درباره فعاليت و زندگي شخصي شما اعمال مي شود، كاري بكنيد. يعني فشارها را كاهش دهيد و سعي كنيد امتياز بگيريد و زندگي را براي خودتان ساده تر كنيد.
نحوه ي فعاليت كمپين يك مليون امضا، مشخص نيست كه آيا واقعا چنين است يا در حقيقت به بيراهه رفته است. و تفاوت ميان اين دو حالت، توان نظري فعالين موثر و صرف درك آنها از اين تفاوت است.
در صورتي كه كمپين اكنون با آگاهي به مشكل كلي جامعه سعي در كسب چندين امتياز براي زنان ايراني و كاهش فشار بر آنان داشته باشد، مي تواند همانطور كه شما ممكن است، در نقش آن جوان بيست ساله، خود را به پدر يا مادرتان براي كسب امتياز و كاهش فشار نزديك كنيد، و به عبارتي با نشان دادن اينكه نگراني هاي آنها هرچند بي مورد، قابل رفع است در حالي كه شما نيزفعاليت دلخواه خود را پيگيري مي كنيد، از تاكتيك هاي مشابه براي كاهش فشارهاي حكمرانان مسلمان ايراني بكاهد. اين روشي كاملا بجا براي دستيابي به اهداف كمپين است.
معيارهايي براي موفقيت
اما اهداف كمپين چيست؟ توقع "رفع تبعيض از زنان در كليه قوانين" كه به عنوان درخواست اصلي كمپين در متن پتيشن آمده، كاملا غيرعملي است. اين درخواست به سادگي كمپين را در معرض شكست قرارداده است. از سوي ديگر كمپين در دفترچه اي كه به عنوان مانيفيست اصلي خود در بين مردم پخش مي كند، قوانين مشخصي را هدف مي گيرد، يعني "ازدواج،" "طلاق،" "حق سرپرستي فرزندان،" "چند همسري، " "سن مسئوليت كيفري،" "تابعيت،" "ديه،" "ارث،" مهدورالدم شمردن زناكار احتمالي و "شهادت." روشن نيست ذكر دقيق اين چنر مورد در متن پتيشن بجاي آن درخواست كلي چيست؟ گرچه موارد يادشده خود به مجموعه اي از قوانين گسترده در قانون اساسي اعتراض مي كنند و مي توان برداشت كرد كمپين هنوز به اندازه كافي براي اجرايي شدن محدود نيست، و ناگهان سفره دل زن ايراني را به طور كامل در صحنه ي عمومي پهن كرده است.
ما چه بايد بكنيم؟
ما، مرد يا زن، مي توانيم در درون خودمان به دنبال يافتن آن دليل واقعي و روشن براي توجه مان به مسايل زنان ايراني باشيم. بايد اطمينان حاصل كنيم مي دانيم كه مي خواهيم زنان با مردان در قانون برابر شمرده شوند. انتظار برابري در فرهنگ و جامعه، با وجود تمام ديگر انواع نابرابري هاي دنياي واقعي، خواستي بزرگتر از يك دوره زماني كوتاه و طرحي اجرايي است. اما براي امروز مي توانيم سعي كنيم حق زنان را در قانون، قانوني كه خالي از نقص نيست و شايد حق مردان، كودكان و اشخاص حقوقي را به درستي ادا نكند، بازيابيم و حداقل تبعيض حاكم بر آنها براي تفاوت جنسي اشان را از بين ببريم. با توجه به اهميت آزادي پوشش در جنبش هاي زنان و همزمان عدم ذكر رفع حجاب اسلامي در اهداف كمپين، به نطر مي رسد پايه گذاران كمپين نيز از اهميت محدود بودن آن براي قابليت اجرايي يافتن آگاه بوده اند. همچنين بايد به ياد داشته باشيم كه اجراي قانون به همان اندازه متن قانون مهم است، و مطالبه برابري زنان بايد پس از متن قانون در اركان اجرايي كشور نيز پيگيري شود.
كمپين چه بايد بكند؟
- حفظ اين كمپين از ورود به جريانات سياسي بسيار مفيد است.
- كمپين بايد پيش از هرچيز از داوطلبين و همفكرانش استقبال كند و در حفظ احترام آنها بكوشد. بي احترامي به نقش، احساس و توانايي آنهايي كه در راستاي اهداف كمپين به آن ابراز تمايل مي كنند، به هيچ عنوان عملي سنجيده و هوشمندانه نيست.
- كمپين بايد پيوسته از حركت خود در مسير تغيير همان چند قانون ذكر شده اطمينان حاصل كند. آرزوهاي بزرگ، آرزوهاي خيالي هستند. "رفع تبعيض از زنان در كليه قوانين" پايه و اساس تئوري و شمار بيشتري از فعالين آگاه به اين نظريات مي خواهد. و اهدافي مانند آن بايد تغييرات صحنه ي سياسي ايران را پيگيري كند.
- كمپين بايد از تشكيل يك هويت واحد جلوگيري كند. خطر انتقال كمپين از پايگاه منتشر اجتماعي به يك نهاد متمركز، از دست دادن حمايت و نيروي فشار جامعه به دولت است. فعالان اصلي كمپين مي توانند مطالبات و استراتژي هاي ديگر را در هر قالبي، اما خارج از كمپين كنوني پيگيري كنند. و نبايد در دام وسوسه هاي مدافع نظريات چپ كمپين را از شكل خود خارج كنند.


